عصر یک جمعه ی دلگیر ، دلم گفت بگویم ، بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیدست ؟ چرا آب به گلدان نرسیدست؟ و هنوزم که هنوز است ، غم عشق به پایان نرسیدست؟ بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید، بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیدست؟ و چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیدست؟ عصر این جمعه ی دلگیر ، وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس ، تو کجایی گل نرگس؟
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا
تاریخ : جمعه 89/4/25 | 3:0 عصر | نویسنده : Nurse | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.